با یکی از دوستانم که دختر پنج ساله ای دارد، برای کاری بیرون رفته بودم. دخترک بین جمع ما و جلسه ی رسمی ما نشسته بود. کیفی از ابزار بازی اش را دستش گرفته بود و بعد از مدتی بازی کردن با گوشی، کیفش را باز کرد و روی تخته ی آهنربایی شروع به کشیدن نقاشی کرد. بعد حوصله اش سر رفت و با کمک مادرش شروع به خواندن کتاب داستان کرد.
اخیرا موضوعی خیلی ذهنم را درگیر کرده، اینکه مادرها به طور خاص باید فعالیت اجتماعی داشته باشند یا نه؟! و اگر می توانند داشته باشند، آن فعالیت اجتماعی باید چه اسلوبی داشته باشد؟
مادری کردن کلا مقوله ی سختی است. به خصوص وقتی که بخواهی خوب مادری کنی.

مادر کلا تعریف های متفاوتی دارد. یک بار درباره تعریف مادر و تعریف درست آن، می نویسم.
اما در هر تعریفی از مادری چند چیز است که در فعالیت اجتماعی باید در نظر گرفت. وگرنه یا خودمان در کار و زندگی زمین می خوریم یا فرزندانمان.


اول اینکه: مادری با کار ثابت و تمام وقت و به عبارتی کار ساعتی جور در نمی آید چون تو خودت نیستی که فقط باید ساعت بزنی و بچه را هم باید دید.


دوم اینکه: فعالیت اجتماعی نباید طوری باشد که از تو به عنوان کارگر استفاده کند چون در این صورت جسم و روح تو را به عنوان مادر فرسوده می کند.

سوم آنکه: نباید به هر قیمتی هر فعالیت اجتماعی را انجام داد بلکه از بین شان باید انتخاب کرد که کدام را بیشتر دوست دارم.

چهارم اینکه: فعالیت های اجتماعی لزوما شغل یا کار ثابت نیستند. هر کس باید ببیند چه فعالیتی را می تواند انجام بدهد که هم حس رضایت داشته باشد و هم سنگین و پر فشار نباشد.

پنجم: پروسه سنگین مادری، یک پروژه ی پیچیده و زمان بر است و نمی تواند به عنوان شغل دوم باشد! پروژه ای که خودتان مدیر عامل و برنامه ریزش هستید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست